تو را
در بغض
طهران
در
امیرآباد گم کردم
تو را
در
کوچههایی سرد نوبنیاد گم کردم
تو را
در جشن
و رقص و پایکوبی
بین
مهمانها
تو را
در گریههایی میرِ بی داماد
گم
کردم
تو را
در
گرتههایی صلح و آزادی
غم و شادی
تو را
در شعرها
ای درد مادرزاد گم کردم
تو را
در قهوهخانهها
تو را
در دود قلیانها
تو را
در پشت میز کافهیی میعاد
گم کردم
تو را در سفرههایی هفت سین
در لحظهیی تحویل
تو را
در تُنگها
ای ماهیی آزاد گم کردم
از توریسم تا تروریسم/ چاپ دوم/ نشر نیماژ
چرا وچگونگی خلق آثار ادبی همواره یکی از مهمترین بحثهاییست که منتقدان و هنرمندان را به فکر وادار میکند.
از دریچهای، شاعر زبان جامعهی خویش است و باید در کلامش آینهای از زمان و شراط موجود در جامعه متجلی باشد. بخشی از ادبیات معاصر نیز شعر اجتماعی را شامل میشود. شعری که گاهن از محتوای عاشقانه به نفع برداشت و بیان مسائل زیست محیطی و فردی انسان در اجتماع بهره می جوید و درک درستی از بایدها و نبایدهای گذشته و پیش روست. درکی که سعی دارد تا به ظرفیت های شعری بیافزاید.
بعد از انتشار جلد نخست کتاب غزل روزگار ما و استقبال بی سابقهی علاقهمندان شعر دوست و شعر شناس، سعی کردم تا شمهای دیگر از شاعرانی که در این حوزه فعالیت دارند را برای جلد دوم کنار هم بنشانم. شاعرانی که گاهن از حافظهی حقیر جا مانده بودند یا آنکه به سلیقهی کارشناسان ارشاد شعرشان حذف گردید.
امیدوارم توانسته باشم در این مجموعه نیازهای شاعران جوان و عزیزانی که این قالب با شکوه را دوست دارند برآورده کرده باشم.
اردیبهشت
بی تو برایم جهنم است
اردیجهنمی که همـیشه پُر از غم است
اینجا
به اوج عشق و علاقه نمیرسی
اینجا حضور خاطرهها
گیج و مبهم است
میترسم از خودم
به خودم طعنه میزنم
ایـن طعـنـهها
بـرای رسیـدن به تو
کم است
هر لحظه
مثل صاعقه در من نشستهای
سیلی دست حادثههامان
چه محکم اسـت
کاری بـه جز شکستن وزن غزل نبود
وقتی کـه زخـم قـافـیـهات
عین مرهم است
اردی بـهـشـت
گفتی و گفتم:
نمیروم
آخر
بهشـت بی تو برایم
جهنم است
چسبی به نام زخم/ چاپ پنجم/ مرحوم سید احمد حسینی/ نشر نیماژ