از مرحوم سید احمد حسینی تا کنون منتشر شده است:
شاید باز هم بنویسم/ نشر آدینه (ناشر مولف)
چسبی به نام زخم/ چاپ ششم/ نشر نیماژ
طهران، خیابان جمهوری/ چاپ دوم/ نشر هنر رسانه اردیبهشت
سه بعلاوه یک (گزیده رباعی معاصر)/ چاپ دوم/ نشر نیماژ
چهار، بیست و یک/ نشر شانی
خصوصن آبی/ چاپ دوم/ نشر نون
سارائیسم/ چاپ هفتم/ نشر نیماژ
غزل روزگار ما (جلد اول)/ چاپ پنجم/ نشر نیماژ
احمدشاه/ چاپ سوم/ نشر مایا
سیزده ـ پنجاه و نه/ چاپ سوم/ نشر مایا
سعادتآباد/ صدای شاعر/ نشر نیماژ
چقدر قیافهی شما برایم آشنا نیست/ چاپ سوم/ نشر نیماژ
از توریسم تا تروریسم/ چاپ سوم/ نشر نیماژ
از امیرآباد تا امینآباد/ نشر نیماژ
فوکوس (شعر و عکس)/ نشر نیماژ
غزل روزگار ما (جلد دوم)/ نشر نیماژ
لطفن صندلی عقب بشینید/ نشر نون
سالهایی که گذشت، بیشک بهترین و کاملترین تعبیر برای اینهمه غم و رنجیست که بردهام و خواهم برد.
یاد و خاطرهای تلخ و شیرین برای اولین کتاب و اندوه تنها نگریستن و گریستن.
شیرینی و لطافت خوانده شدن از باب یک دوست که شمایید.
چرخش ناگهانی مرحوم سید احمد حسینی گشتن و پیدا شدن در صف تنهایی.
تا از یاد نبردم اول از خودم میخواهم که مرا به خاطر اینهمه رنج ببخشد و بعد از شما که در این رنج با خواندن کتابها شریک شدید.
مرحوم سید احمد حسینی
یکبار سرت را
روی شانههای کسی گذاشتی
تا رویا ببافی از کلمات
بعد دستت را
روی کاغذ
پایت را روی هَـ/مینجا گذاشتی
*
نباید
پای تو را
به این شعر باز میکردم
شلمچه که مثل تهران بزرگ نیست!
پس کجایی که
هر چه میگردند
پیدایت نمیکنند...
مرحوم سید احمد حسینی
سیزده ـ پنجاه و نه/ چاپ سوم/ نشر مایا
عشق سخاوت است.
آرامشیست که دیگری را به جان خویش میافکند و خویشتن میسازد.
عشق تبادل روحیست که در دو تن زیست میکند و هرگز به پیر شدن نمیاندیشد.
همانگونه که هیچکس از یاد نخواهد برد آنچه در تن ماست.
بعد از جنگ
پدربزرگ
برای درختانی که
جان سالم به در بُرده بودند
کلاسهای توجیهی میگذاشت و
از آسیبهای اجتماعی تبرها
حرف میزد
سیزده ـ پنجاه و نه/ چاپ دوم
مرحوم سید احمد حسینی
عطر خوش بابونه را
راسو نمیداند
ابرو
به نازک کاری اش
عمریست میبالد
ما
چشم ابروییم امّا
او نمیداند
هی مینشیند
ورد میخواند به فنجانم
تقسیم دنیا را مگر جادو نمیداند
زنبورها
لایی شقایق عشق میجویند
چیزی از این ها بیشتر
کندو نمی داند
موی طلایی تو را خورشید میبافد
زیباییات را غربت شب بو نمیداند
ما ناز را
در پرده پیچیدیم و خوابیدیم
تنهاییی یک شیر را آهو نمیداند
انگشتهاشان با ترنجی گفتگو کردند
از دل بریدن را
لب چاقو
نمی داند
سنگی که میافتد
فقط
افتادگی دارد
بغض گلویی دره را ترسو نمیدانی...
مجموعه غزلمتن طبقه ی اول ـ اول شرقی/ مرحوم سید احمد حسینی/ نشر نیماژ
گفتند بهار
پشت هم گریه کنیم
بگذار که با شروع غم گریه کنیم
تا باورشان شود که ما یک نفریم
بگذار که تا به جای هم گریه کنیم
طبقه اول ـ اول شرقی/ مرحوم سید احمد حسینی/ نشر نیماژ