لینک مستقیم دانلود آلبوم صوتی سعادتآباد:
http://www.navaar.ir/…/%D8%B3%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%A…
آدرس خرید اینترنتی برخی از کتابهایم
خصوصن آبی / چاپ دوم
طبقهی اول ـ اول شرقی/ چاپ دوم http://www.jeihoon.net/%D8%B7%D8%A8%D9%82%D9%87-%D8%A7%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%88%D9%84-%D8%B4%D8%B1%D9%82%D9%8A-(%D9%85%D8%AC%D9%85%D9%88%D8%B9%D9%87-%D8%B4%D8%B9%D8%B1)_45770
از توریسم تا تروریسم / چاپ سوم
چسبی به نام زخم / چاپ ششم
چقدر قیافهی شما برایم آشنا نیست/ چاپ سوم
غزل روزگار ما جلد اول/ چاپ پنجم
سه بعلاوه یک / چاپ دوم
http://kharid-interneti.ir/product/view/55645b8b3b102cd1063556cf
غزل روزگار ما جلد دوم
ساراییسم / چاپ هفتم
مرحوم سید احمد حسینی
پیشکش به حضرت مهربانی صاحب الزمان (عج)
لطفن
سکوتِ مُزمِن من را
چرا...
صدا؟
بر هم زدی
میان غزلها و با
دو تِک / که حرفِ نو
که به دردم نمیخورد
میآیی و
شروع همین قصه را که
لا حول ولا...
به نام عزیزت قسم
که من دلخستهام
به هر چه تو گفتی:
به جز خدا
آری ـ
همان که آتش طورش بهشتِ ماست
موسی به ناز گفت:
ـ ببینم تو را الا
ای یوسف جَمال محمّد
دلم گرفت...
از دوریت به نام عزیزت دگر بیا
این جا کسی به داد محمّد نمیرسد
از انفجار
تهمت و نفرین و آه و وانفسا شده زمانه
چرا دیر کردهای؟!...
آقا به نام حضرت عاشق شدن بیا
چسبی به نام زخم/ چاپ ششم/ مرحوم سید احمد حسینی/ نشر نیماژ
من همیشه اینارو یادم میره
که زیر درخت مجنون نگاهت نشینم
پشت پرچینای اون زلف سیاهت نشینم
شبا وقتی که ستاره در میآد
جلوی صورت ماهت نشینم
Spesso dimentico quelle cose
Che non siedo sotto il salice del tuo sguardo
Non siedo dietro la siepe degli tuoi capelli neri
Non siedo davanti al tuo bel viso
quando sorge la stella nella notte
خصوصن آبی / چاپ دوم / نشر نون
مرحوم سید احمد حسینی
آدرس خرید اینترنتی برخی از کتابهایم
خصوصن آبی/ http://www.jeihoon.net/p-46171--.aspx
فوکوس/ http://www.jeihoon.net/p-46855--.aspx
طبقهی اول ـ اول شرقی / http://www.jeihoon.net/p-45770--.aspx
از توریسم تا تروریسم/ http://www.jeihoon.net/p-43564--.aspx
چسبی به نام زخم/ http://www.jeihoon.net/p-41934--.aspx
چقدر قیافهی شما برایم آشنا نیست/ http://www.jeihoon.net/p-40934--.aspx
غزل روزگار ما/ http://www.jeihoon.net/p-35450--.aspx
سه بعلاوه یک/ http://www.jeihoon.net/p-30517-3-1-.aspx
فصل اول:
دربارهی مرگ در روایات و احادیث چنان رمزی یاد گشته است که میان خالق و مخلوق است.
مرگ دریچهایست به آغاز. سکویی ست برای رسیدن به زیبایی خداوند و درک مناسب از آنچه در زندگی با آن روبرو شدیم.
همانطور که مولایم علی آن را به رستگاری و رهایی معنا مینماید.
همان زیبایی که جدم حسین ابن علی را در کربلا به تصویر کشید و تا به امروز در حافظهی تمام بشریت جلوهگر است.
انسان همانا که در تنگنای تنهایی خویش همانگونه که نام خدای را ذکر می گوید در لحظه ی حلول مرگ نیز به سوی آن ذات حق رهسپار می گردد.
من گواه دارم که مرگ پلیست میان عاشق و معشوق. سرفصلیست از عبودیت و معرفت و ملحق شدن به آن نور عظیم و بزرگ که سبب تمام گیتیست.
حق تعالی در سورهی مبارکهی زمر که به زعم من یکی از عجیبترین و غریبترین سورههای کتاب نور و ببخش است، می فرمایند:
«و نفخ فی الصور فصعق من فی السموات و من فی الأرض الا ما شاء الله» (زمر/ 68) .
آنگاه که در صور دمیده شد آنکه در آسمانها و زمین است میمیرد مگر آنچه را که خدا بخواهد.
و هیچکس جز او باقی نیست.
فصل دوم:
در کتاب بحار الانوار از امام سجاد (ع) نقل شده است که آن حضرت هر روز جمعه مردم را موعظه می کرده و از آن جمله می فرمودند: ای فرزند آدم از مرگ غافل مباش، به همین زودی قبض روح خواهی شد، و به منزلی منتقل می شوی، روح به تو باز گردانده می شود و دو فرشته منکر و نکیر برای سئوال بر تو وارد می شوند، و اول چیزی که می پرسند از پروردگار تو است، آنگاه از پیامبری که به سوی تو فرستاده شده است، و از دینی که پذیرفته ای، و از کتابی که تلاوت می کردی، و از امامی که ولایت او را قبول کرده بودی، آنگاه از عمرت می پرسند که در چه راهی آن را فانی کردی و از مال و ثروت که از کجا کسب نموده و در چه راهی مصرف نمودی؟
(بحار الانوار، ج 6، ص 223، باب احوال برزخ، حدیث .24)
تفکر در این حدیث امام سجاد (ع) سبب آن شد که کلمهی مرحوم را برای ابتدای نام و نام خانوادگیام برگزینم.
با من همانی نیستی...
باشد بمان با او
با تو
زمین خوردم
که باشی آسمان با او
من رفت
این من سالها در رفتن از من بود
من رفت...
تا باشی کنارش همچنان با او
تو هیچ وقتی
هیچ وقتی
هیچ وقتی
حیف
با من نبودی
مهربان
ای مهربان!
با او... پس لااقل
کم مهربانی کن!
جوانی کن!
من پیر بودم پیر اما تو جوان با او
من رفت
تنها رفت
بی من رفت
از من رفت
من رفت
تنهاتر شدی در این جهان با او
او
دیگران را
بیشتر از دیگران میخواست
من
دیگران هرگز نبودم
دیگران با او...
من رفت
حالا رفت
فردارفت
آرى رفت
حالا بمان
آرى بمان
آرى بمان با او
مجموعه غزلمتن طبقهی اول ـ اول شرقی
مرحوم سید احمد حسینی