مرحوم سید احمد حسینی/ چسبی به نام زخم غزل متن

شـعـر دنـیـای بـهـتـری آورد...

مرحوم سید احمد حسینی/ چسبی به نام زخم غزل متن

شـعـر دنـیـای بـهـتـری آورد...

زن/ جیر



زنی که روز

ندارد زنی که شب دارد

زنی که درد ندارد زنی که تب دارد...

 

زنی که

داغ غمی ناگزیر در قلبش

و حس تلخ «جدایی بی سبب» دارد

 

زنی که واکنش

یک کنش درون خود است

زنى که مشکل او ریشه در عصب دارد

 

زنی که با همه‌ی‌ی زن شدن

موافق نیست

و از لحاظ زبانی به زن نسب دارد

 

زنى که حاصل یک انقلاب بیرونی‌ست

زنی که حامل

یک جبر کاملن تلخ است

زنی که جبرترین

جبر ممکن جبر است

زنی که زیر لبش با خودش می‌اندیشد

که زن

همیشه به زن بودنش لقب دارد

زنی که

هیچ‌کسی

عاشقش نخواهد شد

زنی که حرف ندارد...

زنی که لب دارد



طبقه‌اول ـ اول شرقی/ مرحوم سید احمد حسینی/ نشر نیماژ